سید روح اله میرصانعی، دبیرکل کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار در گفتوگو با رادیوسهام در خصوص انتصاب شاپور محمدی، به عنوان ریاست جدید سازمان بورس، عنوان کرد که ایشان با بازار آشنا بوده و طی سالهای مختلف در پستهای مختلفی در بازار سرمایه ایفای نقش کردهاند. وی تصریح کرد که با توجه به این شناخت و با توجه به تخصص و دانش ایشان به نظر میرسد که امور بازار سرمایه و اصلاحات مورد نیاز این بازار انشاالله سریعتر انجام شود و شاهد ارتقای بازار سرمایه باشیم. میرصانعی در خصوص چگونگی این ارتقاء خاطرنشان کرد که منظور من از ارتقا قطعا افزایش یا رشد شاخص نیست، بلکه منظور من تعدیل رویه و روندهای داخلی بازار سرمایه، اصلاح مقررات بازار سرمایه و چابک شدن فرایندها و رویههای داخلی این بازار است که ایشان با توجه به شناختی که دارند و با توجه به ارتباط نزدیک فعالین بازار سرمایه با ایشان، انتظار میرود که این اتفاقات مثبت در بازار سرمایه رخ دهد.
۱- ورود آقای محمدی به راس سازمان را چگونه ارزیابی میکنید؟
آقای دکتر محمدی فردی است که به بازار سرمایه آشنا بوده و چندین سال نیز در پستهای مختلف بازار سرمایه فعالیت کرده است. ایشان هم به رویهها و روندهای بازار سرمایه آشنا بوده و هم از فعالین بازار سرمایه شناخت کامل دارد. یعنی عملا اکثر فعالین بازار سرمایه که در نهادهای مالی و تشکلهای خود انتظام این بازار در حال فعالیت هستند، با ایشان کار کرده و شناخت متقابلی بین آنها وجود دارد.
بنابراین با توجه به این شناخت و با توجه به تخصص و دانش ایشان به نظر میرسد که امور بازار سرمایه و اصلاحات مورد نیاز این بازار انشاالله سریعتر انجام شود و شاهد ارتقای بازار سرمایه باشیم. منظور من از ارتقا قطعا افزایش یا رشد شاخص نیست، بلکه منظور من تعدیل رویه و روندهای داخلی بازار سرمایه، اصلاح مقررات بازار سرمایه و چابک شدن فرایندها و رویههای داخلی این بازار است که ایشان با توجه به شناختی که دارند و با توجه به ارتباط نزدیک فعالین بازار سرمایه با ایشان، انتظار میرود که این اتفاقات مثبت در بازار سرمایه رخ دهد.
در غیر این صورت رشد شاخص یا کاهش شاخص دست هیچ فردی به عنوان رییس سازمان نیست، برای اینکه این مسئله عملا از وضعیت اقتصادی کشور متاثر است. بنابراین انتظاری که ریاست جدید سازمان حتما باید شاخص را مثبت کند یا نه، یک انتظار نابجایی است. چرا که فرایند قیمت سهام شرکتها در اختیار رییس سازمان نبوده و این موضوع به عرضه و تقاضا و فرایند سود سازی بنگاههای اقتصادی که در بورس پذیرفته شدهاند، باز می گردد و طبیعتا متاثر از وضعیت اقتصادی کل کشور خواهد بود.
۲- مسئلهای که همیشه دغدغه همه فعالین بوده، بحث استقلال و رسیدن به جایگاه حقیقی سازمان در بخش نظارت است؛ آیا می توان این انتظار را از آقای محمدی داشت که این وجه سازمان را تقویت کند؟
یکی از نقدهایی که فعالین بازار در سالهای گذشته به سازمان مطرح میکردند، عدم رعایت مرز نظارت از دخالت است؛ بسیاری از ورودهای سازمان دیگر ورود نظارتی نیست. ورود در اجرا، عملا دخالت در اجرا است که از سالیان گذشته فعالان بازار این نقد را عنوان میکردند.
البته اگر بحث تاریخی این موضوع را ببینیم، در سال ۸۴ که قانون بازار تشکیل شد و سازمان بورس شکل گرفت، هنوز تشکلهای خود انتظام مانند بورسها و کانونها قوی ظاهر نشده بودند و سازمان در آن اوایل مجبور شد که بسیاری از امور را خودش انجام دهد. اما قرار گرفتن سازمان در جایگاه اصلی خودش به مرور زمان انجام نگرفت و درحال حاضر سازمان از جایگاه اصلی خودش که مقام ناظر عنوان میشود، خارج شده است. اگر سازمانی که کار اصلیش نظارت است، وارد اجرا شود در آن زمان مقام تقدس گونه خودش را از دست می دهد.
۳- دکتر محمدی برای رساندن سازمان به این جایگاه، چه کاری میتواند انجام دهد؟
دکتر محمدی هم در تشکلهای خود انتظام حضور داشته است، هم در بورس انرژی و هم در کانون نهادهای سرمایه گذاری حضور داشته است و عملا ورود سازمان به مسئله اجرا را درک کرده است. از طرف دیگر به دلیل ارتباطاتی که وجود داشته صدای فعالان بازار مبنی بر ورود نابجای سازمان به مسئله اجرا را همیشه شنیده است. بنابراین انتظاری که از ایشان به عنوان آشنا با مسائل بازار سرمایه میرود، این است که هر یک از ارکان بازار را در جایگاه واقعی خودش قرار بدهد. البته این موضوع را نمیتوان در یکی دو روز یا چند هفته انتظار داشت.
انتقال این وظایف از یک رکن به رکنی دیگر زمان بر است و ملاحظات جدی برای این کار وجود دارد، ولی اینکه حرکت ایشان به این سمت باشد مورد انتظار فعالین بازار است. برای مثال سازمان بورس باید در جایگاه خودش به عنوان ناظر قرار گیرد تا هر یک از تشکلهای خود انتظام مثل بورسها، کانونها و .. در جایگاههای خودشان تحت نظارت سازمان قرار گرفته و امور اجرایی توسط اینها انجام شود و سازمان تنها ناظر باشد.
اما در کل من خودم خوشبین هستم، چرا که هم به دید دکتر محمدی آشنا هستم و هم اعتقاد دارم که ایشان این مسائل را در زمانی که در تشکل های خود انتظام مشغول فعالیت بوده درک و لمس کرده است. همچنین به دلیل ارتباط نزدیک ایشان با فعالین بازار سرمایه مطمئنم که این موضوع به ایشان منتقل شده و عملا فعالین بازار سرمایه این انتظار درست و به حق را دارند.
۴- نکته دیگر بحث وعدههای دکتر محمدی است و بیشترین بحث ایشان هم بر روی توسعه بازار بدهی است. با توجه به اینکه جناب مجمدی این وعده را دادهاند آیا بازار و اقتصاد ما توان و ظرفیت این مسئله را دارد که بیش از پیش بازار بدهی را گسترده کنیم؟ نکته دیگر این است که برای توسعه حقیقی بازار بدهی چه الزاماتی لازم است؟
ایشان در جلسه ای که شخص بنده حضور داشتم، این را انکار کردند و رسالت خودشان را توسعه همه جانبه بازار عنوان کردند و نه صرف بازار بدهی. خودشان به صراحت گفته اند که ما آمده ایم برای این که توسعهای همه جانبه را در بازار انجام دهیم. بنابراین توسعه بازار در بخش ابزار مشتقه، توسعه بازار در اوراق بدهی، توسعه بازار در بخش اوراق سرمایهای، معاملات آتی و آپشن و آوردن فروش استقراضی ، معاملات اعتباری و … مد نظر است.
توسعه همه جانبه یعنی همه این بخشها توسعه پیدا کند. طبیعتا هر فردی اگر بخواهد بازار سرمایه را در بخشهای مختلف توسعه دهد این توسعه باید متناسب با وضعیت اقتصادی کشور ما باشد. نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که اقتصاد پویایی نداشته باشیم، اما بورس ما مثلا در دنیا دوم باشد. از نظر اقتصادی تقریبا رتبه ده تا ۱۵ دنیا را داریم و طبیعتا بورس ما هم باید متناسب با آن رشد کند و بالا بیاید. البته این موضوع به دولتی بودن و نبودن اقتصاد ما هم وابسته است، اگر اقتصاد اکثرا خصوصی بود، چنین انتظاری درست بود، ولی در اقتصاد ما دولتی یا نهادهای شبه دولتی هستند که در بنگاههای اقتصادی سهام دارند، بنابراین انتظار اینکه بورس ما هم دهم باشد درست نیست. اما طبیعتا توسعه بورس ما در حوزه های مختلف بر می گردد به فرهنگ سازی که میان سهامداران و مردم صورت گرفته است، میزان یا اندازه اقتصاد واقعی کشور ما و دیگر عوامل. اگر سایر عوامل همراهی نکنند بیش از آن نمی شود به سمت توسعه و ارتقا بازار سرمایه در جنبه های مختلف حرکت کرد.
خبر انتخاب شده برای شما
