
مصاحبه با دکتر نصیری اقتصاددان درباره صنایع با پتانسیل رشد و همچنین وضعیت نفت و اقتصاد چین
لطفاً ابتدا خودتان را برای ما معرفی کنید و کمی راجع به رزومه و زندگی کاریتان توضیح دهید.
نصیری هستم،دکترای اقتصاد از دانشگاه شهید بهشتی،ابتدا در مقاطع لیسانس،فوقلیسانس و دکترا در همان دانشگاه در رشته اقتصاد تحصیلکردهام و در حال حاضر نیز در همان دانشگاه مشغول تدریس هستم و در موسسه ماهان نیز در مقطع PHD تدریس میکنم.
ازنظر کاری نیز در حال حاضر مدیرعامل گروه مالی نور انوار هستم که اولین گروه مالی میباشد که سال گذشته تأسیسشده و تحت نظر سازمان بورس بوده و حیطه وظایفش خدماترسانی در بازار سرمایه اعم از کارگزاری،مشاوره،سبد گردانی،بورس انرژی و بورس کالا خواهد بود و بهمرور درزمینه پردازش اطلاعات مالی و رتبهبندی نیز ورود خواهد کرد.در حال حاضر بیشتر خدماتی که روی آن متمرکز هستیم خدمات کارگزاری است که کارگزاری آثل بهعنوان دارنده سهامش در حال انجام آن است و در بقیه موارد نیز درحالتوسعه میباشد.درگذشته نیز در دورهای بهعنوان مدیر پذیرش و دورهای بهعنوان مدیر سبد در کارگزاری تات بودهام و قبل از آن هم از سال ۸۷ تا سال ۹۰ عضو هیئت عامل و جزو مؤسسین کانون کارگزاران بودهام.قبل از آن هم از سال ۸۲ در سازمان کارگزاران بورس بودهام که در آنجا در امور بازرسی و نظارت بر حسن فعالیت در انجام معاملات فعالیت میکردهام.
صنایع آینده دار ما ازنظر شما کدام صنایع هستند؟
خیلی از شرکتهای پالایشی و پتروشیمی ما در آینده سودهای خیلی خوبی خواهند داشت چون مزیت خواهد داشت،خیلی از خدمات بانکی ما میتوانند در آینده مزیت داشته باشند،خدمات حملونقلی ما بهخصوص دریایی که در ترانزیت فعالیت دارند،میتوانند مزیت داشته باشند.شاید حتی در یکسال آینده نیز تا زمانی که تحریمها کاملاً برطرف نشوند و ما به رشد اقتصادی نبینیم،اتفاق خاصی در این صنایع نیفتد.ولی آینده بسیار خوبی خواهند داشت.بهتر است خانوادهها و افراد برای کودکان خود در بورس سرمایهگذاری کنند و قطعاً اگر این دید بلندمدت باشد سود بسیار بیشتری نسبت به بیمه عمر و پسانداز در حساب بانکی و …. خواهد داشت.ضمناً باید این مسئله را نیز در نظر گرفت که بهصورت کلی همیشه بهغیراز یکی ۲سال اخیر نرخ بهره واقعی منفی بوده است،چراکه نرخ تورم همیشه نسبت به نرخ بهره بانکی بیشتر بوده است.ولی بازار سرمایه همیشه بهطور متوسط بازدهی بیشتری نسبت به نرخ تورم داشته است.
میزان تأثیرپذیری اقتصاد ما از وضعیت اقتصادی چین و همچنین قیمت نفت تا چه حد است؟
بهطورکلی بیشترین تأثیری که اقتصاد ایران میپذیرد مربوط به نفت است و دیگری نیز سیاستهای داخلی است که خودمان اعمال میکنیم.درباره چین نیز در حال حاضر اتفاقی که افتاده این است که میزان رشد اقتصادی این کشور کمتر از میزانی بود که برآورد شده بود و سایر تحلیلگران از آن انتظار داشتند.ضمناً در توافقاتی که در سطح بینالمللی صورت گرفته بود این بود که چین از سال ۲۰۱۵ اقتصاد خود را بیشتر درونی کند و به این سمت برود که بیشتر تمرکزش بر این باشد که تقاضای داخلی خود را تحریک کند.اما در حال حاضر چین ارزش پول خود را کاهش داده و ازآنجاییکه صادرات زیادی به ما دارد میتواند باعث آسیب به صنعت داخلی و دامن زدن به رکود فعلی شود.
در رابطه با نفت نیز مسئلهای که مطرح است این است که تحقیقات نشان داده که ما تا ۱۵۰ سال آینده نفت خواهیم داشت و با توجه به اینکه این اطمینان در مصرفکنندگان به وجود آمده است که فعلاً نفت کافی وجود دارد و از طرفی تولیدکنندگان نیز اصرار زیادی به حفظ سهم بازار خود دارند،شاهد افت قیمت نفت بودهایم.ضمناً دنیا در حال حرکت به سمت انرژیهای پاکتر مثل گاز(که آلایندگی کمتری دارد و انرژی بیشتری تولید میکند) است و اینجاست که به نظر من ایران در آینده نزدیک با توجه به مزیت دارا بودن ذخایر عظیم گاز اهمیت پیدا خواهد کرد.
این کاهش قیمت نفت بهتدریج میتواند باعث رشد اقتصادی کشورهای مصرفکننده نفت شود و ایران نیز میتواند با کمی نرمش در سیاستهای اقتصادیاش و با استفاده از پتانسیلها و زیرساختهایی که دارد و با اتکا به نیروی کار جوانی که در حال حاضر در اختیار دارد و در ۲۰ سال آتی دیگر این فرصت را نخواهد داشت،میتواند رشد اقتصادی خوبی را تجربه کند.
در بازار سرمایه ما کدام صنایع در میانمدت و بلندمدت میتوانند پیشرو باشند؟
به نظر من صنایع خدمات محور در هر حوزهای میتوانند رشد کنند و اولویت با آنها خواهد بود.همچنین ما در ایران صنایعی داریم که پتانسیل رشد خوبی دارند،یکی از آنها خودروسازی است که البته درصورتیکه با صنایع خودروسازی خارجی ارتباط برقرار کند و از آنها تکنولوژی وارد نماید.بعد از آن صنعت قطعهسازی میتوانند در آینده مزیتهای بسیار خوبی داشته باشد.در انتها نیز با توجه به اینکه ما مزیت اصلی کشورمان نفت و گاز و پتروشیمی است و سرمایهگذاریهای زیادی در این صنایع صورت گرفته و خواهد گرفت،این صنایع بسیار پرپتانسل خواهند بود.شاید در کوتاهمدت و بازه یکیدوساله به خاطر مسائل سیاسی و اقتصادی و قیمتهای جهانی جهشی نداشته باشند،ولی نگرش دولت به رشد و پیشرفت این صنایع در آینده است.صنایعی هستند که همیشه خوب بودهاند ولی به چشم نمیآیند،مثل صنعت دارو که با توجه به سابقه خوب و طرح نظام سلامت همچنان چشمانداز خوبی خواهند داشت.
خبر انتخاب شده برای شما

“قطعاً اگر این دید بلندمدت باشد سود بسیار بیشتری نسبت به بیمه عمر و پسانداز در حساب بانکی و…”
با توجه به این فرمایش آقای دکتر
بنظر من ایشان شناخت درستی از بیمه های عمرو پس انداز ندارند یا اینکه بطور یکجانبه و یکسویه تنها بعد سود آوری این دو مقوله را با هم مقایسه کرده اند که اگر هم این درست باشد(اگر) نباید تنها با ملاک قراردادن یک وجه از چندین وجه یک مسئله کل آن را زیر سوال برد.
بیمه های عمرو پس انداز حدودا ۶ نوع مزیت ویژه از قبیل( سود آوری، پرداخت حق فوت، پرداخت حق فوت حادثه، جبران امراض، جبران از کار افتادگی(با شقوق گوناگون) و وام دارد.
حالا بنظر شما فرمایش ایشان چقدر می تواند به واقعیت مقایسه منصفانه و دقیق این دو مقوله نزدیک باشد؟!؟
ارادتمند
هملت