مدیرعامل بیمه پاسارگاد در گفتگو با رادیو سهام عنوان کرد:
عدم بازدهی پورتفوی بیمهها و سرمایه گذاریها؛ عامل نوسانات بیمهها در بورس
معصوم ضمیری، مدیرعامل بیمه پاسارگاد در گفتگو با رادیو سهام با اشاره به اینکه دو عامل در مساعد نبودن صورتهای مالی شرکتهای بیمه نقش بسزایی دارد، عنوان میکند که شرکتهای بیمه، بنابر ذخایری که در اختیار دارند، بخشی از منابع خود را در بازار سرمایه به کار گرفته اند. هنگامی که بازار سرمایه بازده خوبی ندارد، شرکتهای بیمه نیز به صورت شرکتهای مستقل و حاضر در بازار سرمایه از طریق بازده سرمایهگذاریهایشان لطمه میبینند.
مدیرعامل بیمه پاسارگاد در بخش دیگری از اظهارات خود ضمن تاکید بر این مسئله که۶۰ درصد پورتفوی بازار بیمه کشور را بیمه های اتومبیل تشکیل می دهد، خاطرنشان میکند که این بیمهها در نوع خود بازدهی مطلوبی ندارند، بنابراین بخش عمده فعالیت صنعت بیمه در بخشی انجام میشود که بازده بیمهای و سود مناسبی ندارد. علاوه بر آن در سال های اخیر با توجه به افزایش هزینه درمانی، بیمه های درمان نیز در وضعیت مناسبی قرار ندارند.
وی براین باور است که شرکتهای بیمه طی سالهای اخیر از این دو مسیر لطمه جدی خوردهاند و برای بهبود اوضاع این شرکتها باید این معایب را برطرف کرد.
مشروح گفتگوی رادیو سهام با معصوم ضمیری، مدیرعامل بیمه پاسارگاد را در زیر دنبال کنید:
۱- شرکتهای بیمهای عنوان میکنند که با لغو تحریمها اوضاع صنعت بیمه مساعد میشود، اما امکانش هست عنوان کنید که دقیقا چه اتفاقی برای صورتهای مالی شرکتهای بیمه میافتد و چه دروازههایی در دوره پساتحریم در برابر این صنعت گشوده میشود؟
تحریمها در صنعت بیمه تاثیر چندگانه داشته است؛ اول آنکه کل اقتصاد وقتی دچار مشکل میشود، حق بیمههای مرتبط با این حوزه نیز کاهش مییابد، به طور مثال هنگامی که واردات کشور کم میشود، حق بیمههای باربری صنعت بیمه نیز کاهش مییابد، یا هنگامی که کارخانهها با ظرفیت کامل کار نمیکنند، در پرداخت حق بیمههایشان دچار مشکل میشوند یا به نسبت کاهشی که در بیمه کردن موجودیهای انبارشان داشتهاند، حق بیمه کمتری نیز میپردازند. بنابراین لغو تحریمها از طریق شکوفایی اقتصاد به صورت خودکار در ظرفیت تولید حق بیمه در صنعت بیمه تاثیر گذاشته و سبب میشود که حق بیمههای صنعتی افزایش پیدا کند.
تاثیر دوم در خصوص حضور شرکتهای بیمه اتکایی در کشور است؛ با برقراری تحریمها بسیاری از شرکتهای بیمه اتکایی بینالمللی از بازار بیمه کشور خارج شدند. در این وضعیت صنعت بیمه تدابیری برای وضعیت جدید اندیشید، اما این تدابیر مختص شرایط ویژه بود. در شرایط عادی توان ریسکپذیری شرکتهای بیمه به دلیل دارا بودن پوششهای اتکایی افزایش یافته و میتوانند ظرفیت ریسکپذیری خود را افزایش دهند.
سومین تاثیری که دوره پساتحریم در شرایط شرکتهای بیمه داخلی میگذارد، حضور سرمایهگذاران خارجی در توسعه صنعت بیمه از طریق مشارکت در سرمایهگذاری در این صنعت به صورت خرید سهام این شرکتها در بازار سرمایه و یا سرمایهگذاری مشترک با سرمایهگذاران داخلی برای تاسیس شرکتهای بیمه جدید است.
نتیجه فراهم کردن امکان لازم برای ورود بیمههای خارجی این خواهد بود که ما میتوانیم از شرایط فعلی بازار بین المللی و تکنولوژیهای به روز این صنعت استفاده کنیم، درحالی که تحریمها سبب شده بود ما از این بازارها دور بمانیم و نتوانیم استفاده کنیم. در صورت برداشته شدن تحریمها و با ورود شرکتهای بیمه خارجی به ایران، رونق لازم به صنعت بیمه برمی گردد و موجب رشد و تحول جدی در بازار بیمه کشور می شود.
۲- چرا سهامداران در بازار سرمایه همانطور که به صنایعی نظیر فولاد، پتروشیمی و غیره نگاه بلند مدت دارند، به صنعت بیمه این نگاه را ندارند. این مسئله سبب شده که بیشتر از سهامداری در این صنعت، شاهد نوسانگیری باشیم؟
در مورد شرکتهای بیمهای که در بورس حاضرند، به دلیل اینکه مدت زیادی از تایید بیمههای خصوصی نمیگذرند، عمق اطلاعاتی این شرکتها هنوز کامل نشده است. در واقع شرکتهایی که در بورس هستند و در بخش خصوصی سهام خود را عرضه میکنند، به غیر از چند شرکت دولتی همانند بیمه آسیا، البرز و دانا، سابقه چندانی در بازار سرمایه کشور ندارند. طبیعی است که سهام این شرکتها نوساناتی داشته باشند، اما افقهای بازار صنعت بیمه کشور میتواند این نوید را بدهد که این شرکتها روز به روز از استحکام بیشتر، از نوسانات کمتر و از شرایط بهتری در بازار سرمایه برخوردار باشند تا سهام این شرکتها به یک سهام بدون نوسانات غیرعادی در بازار تبدیل شود که مردم هم برای خرید سهام این شرکتها تشویق شوند.
۳- خود شرکتهای بیمه چه اقداماتی را باید انجام دهند که برای سهامداران این ذهنیت به وجود آید که میتوانند بر روی سهام شرکتهای بیمهای هم در بلندمدت حساب کنند؟
در این خصوص دو اتفاق باید رخ دهد؛ اتفاق اول به شرکتهای بیمه مرتبط است و بخش دیگر این رخداد هم به بازار سرمایه مربوط میشود. شرکتهای بیمه بنابر ذخایری که در اختیار دارند، یک بخش از منابع خود را در همین بازار سرمایه به کار گرفته اند. هنگامی که بازار سرمایه بازده خوبی ندارد، شرکتهای بیمه نیز به صورت شرکتهای مستقل و حاضر در بازار سرمایه از طریق بازده سرمایهگذاریهایشان لطمه میبینند. بنابراین این دو عامل به یکدیگر مرتبط هستند و اینگونه نیست که عنوان شود بازار سرمایه در وضعیت خوبی به سر میبرد، اما صنعت بیمه از وضعیت نابسامانی برخوردار است. بلکه شرکتهای بیمه نیز عضوی از این بازار هستند و علاوه بر آنکه سهامشان در بازار سرمایه عرضه میشود، خودشان هم یکی از فعالان این بازار به شمار میروند. این شرکتها وقتی در فعالیتهای سرمایهگذارای خود دچار نوسانات شدید میشوند، به تبع آن سهام خود این شرکتها نیز دچار نوسان میشود، در صورتی که یک کارخانه پتروشیمی به این صورت نیست.
۴- شرکتهای بیمهای برخلاف صنایعی همچون فولاد، پتروشیمی و سنگ آهن درگیر مسائلی همچون نرخ خوراک گاز، بهره مالکانه و نرخ گندله نیستند، اما متاسفانه طی دو سال اخیر مشاهده شده که وضعیت مناسبی نداشتهاند، دلیل این مسئله چیست؟
شرکتهای بیمه از دو مسیر لطمه جدی خوردهاند؛ یکی آنکه سرمایهگذاریهایشان از بازده مناسب برخوردار نبوده و این شرکتها از فعالان همین بازار سرمایه هستند که با ضرر مواجه شدهاند. نکته بعدی که در خصوص شرکتهای بیمه مصداق پیدا میکند، این است که وقتی بازار بیمه کشور به دلیل تحریمها محدود شده است، این شرکتها ناچار هستند که در حوزههایی همانند بیمه شخص ثالث فعالیت کنند که بازده خوبی ندارد.
۶۰ درصد پورتفوی بازار بیمه کشور را بیمه های اتومبیل تشکیل می دهد، این بیمهها در نوع خود بازدهی مطلوبی ندارند، بنابراین بخش عمده فعالیت صنعت بیمه در بخشی انجام میشود که بازده بیمهای و سود مناسبی ندارد. علاوه بر آن در سال های اخیر با توجه به افزایش هزینه درمانی، بیمه های درمان نیز در وضعیت مناسبی قرار ندارند.
۵- نمیتوان این پورتفوی را حذف کرد؟
برخی از بیمهها همانند بیمه شخص ثالث یک بیمهنامه اجباری است، به این معنی که مردم مجبور هستند که این بیمهنامه را خریداری کنند و از سوی دیگر شرکتهای بیمه نیز مجبور هستند که این خدمت را در اختیار مردم قرار دهند. از طرف دیگر نرخ حق بیمه آن را هم شرکتهای بیمه تعیین نمیکنند، بلکه این نرخ را دولت مشخص میکند که اگر روند ۱۰ سال گذشته را نگاه کنیم، متوجه میشویم که این نرخ همواره به صورت دستوری تعیین میشده و شرکتهای بیمه با نرخی که تناسبی با تعهداتشان ندارد، این بیمهنامه را عرضه کردهاند و به صورت زیانده و سر به سر این پورتفوی را اداره میکنند.
بنابراین مسئله به این شکل است که خرید و فروش این محصول برای آنها هیچ سودی ندارد، از آن سو هم عرضه محصولات دیگر نیز به دلیل وجود محدودیتهای موجود امکانپذیر نیست. لذا می توان نتیجه گرفت که پورتفوی این شرکتها از بازده مناسب برخوردار نیست و در عین حال سرمایهگذاریهای صورت گرفته توسط این شرکتها هم موفقیت آمیز نبوده است، بنابراین تمامی این نکات در صورتهای مالی شرکتهای بیمه تاثیرگذار است.
نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که اطلاعات مالی شرکتهای مالی بیمه بسیار خاص است و به صورت عمومی و عام عرضه نمیشوند که افراد بتوانند آن را تحلیل کرده و سپس برای خرید و فروش آن تصمیم بگیرند. تحلیل صورتهای مالی این شرکتها تخصص ویژه ای را می طلبد و متاسفانه کارشناسان مجربی که بتوانند اطلاعات مالی شرکت های بیمه را با دقت تحلیل کنند، به قدر کافی در بازار سرمایه وجود ندارد، لذا مشاهده میشود که با یک هجوم، سهام یک شرکت خریداری میشود، بعد از آن متوجه میشوند که ارزش این سهام به اندازه ای که عرضه شده نبوده است.
در صورتی که ما متخصصین دانش لازم را در زمینه ارزیابی صورتهای مالی شرکتهای بیمه در بازار سرمایه داشته باشیم، آنها مراقب هستند که این اتفاق صورت نگیرد.
خبر انتخاب شده برای شما
